نه گفتن را بیاموزیم. نه شنیدن را بپذیریم
قسمت اول
همه ما بارها در موقعیت هایی قرارگرفته ایم که گفتن کلمه "نه" علی رغم میل باطنی برایمان سخت و دشوار بوده است. زیرا بیش از رضایت خودمان دلواپس توجه و رضایت دیگران هستیم. از آنجا که از سنین کودکی اجتماع شما را به تسلیم شدن و مطیع بودن وادار و شرطی کرده است، گفتن کلمه " نه " در دفعات نخست، بدون شرم کار بسیار دشواری خواهد بود.
از کودکی همواره آموخته ایم که باید برای رضایت دیگران بیشتر از خواسته های خود ارزش قائل باشیم .راضی نگه داشتن تمام آدمهایی که در اطراف ما هستند تقریبا غیر ممکن است. ضمن اینکه ما وظیفه نداریم برای خوشنودی و رضایت دیگران بیش از توان خود تلاش کنیم.
نادیده گرفتن خود چه بسا سبب ترغیب دیگران و اطرافیان نسبت به ابراز درخواست های غیر منطقی شان خواهد شد و در این جاست که نباید اجازه قربانی شدن در برابر خواسته های نابجای دیگران را به خود بدهیم.
ممکن است بخواهید بدانید که چرا شما هنگامی که "نه "گفتن را ترجیح می دهید "بله " میگویید.
شما ممکن است نگران از دست دادن ارتباطات مؤثر یا نگران وارد آمدن آسیبی به روابط باشید. بنابراین ارتباطات خود را مانند شی شکننده تلقی میکنید که البته به اطاعت های دائمی شما وابسته میباشد. شما همانند بسیاری از افراد چه بسا از نه گفتن احساس گناه می کنید. زیرا شما آموخته اید برای اجتناب از آسیب وارد کردن به احساسات دیگران، از خواستههای خود دست بکشید. بنابراین احساس مسئولیت شما در قبال احساسات شخصی دیگران به حق جلوه میکند. گویی شادی آنها در گرو موافقت شماست.
بدین ترتیب ممکن است شما احساس کنید با نفی آنها به دلیل خودخواهی و خودمداری انسان بدی هستید. زیرا شما یاد گرفتهاید که باید فداکار باشید و خود را نادیده انگارید.
بنابراین، شما بیش از خودتان دلواپس و متوجه دیگران هستید. وقتی از شما تقاضایی میشود ممکن است احساس کنید مورد لطف و موهبت قرار گرفتهاید. این امر سبب میشود تا احساس مهم بودن کنید و نگران آن باشید که در صورت مخالفت هرگز دوباره چنین تقاضایی از شما نشود.
گاهـی بگو نـه و بشنو نـه
یکی از مشکلات زندگی بیشتر انسانها، مشغول شدن به تعارفات بیحاصل است. متاسفانه گاهی حجم این تعارفات آنقدر زیاد میشود که افراد حاضرند تن به دروغ گفتن بدهند، اما به دیگران "نه" نگویند!
بدتر از این که برخی افراد حاضرند دروغ بشنوند، اما "نه" نشنوند. این موضوع تا بدان جا پیش رفته است که برای خیلی از افراد "نه" گفتن تبدیل به کار بسیار سختی شده است و البته بدتر این که برای بیشتر مردم "نه" شنیدن، تبدیل به کار سختتری شده است.
بسیاری از افرادی که مدام میخواهند تایید دیگران را دریافت کنند از گفتن «نه» پرهیز میکنند. آنها میخواهند به میل همه رفتار کنند. بدیهی است که به زودی از این کار خسته شده یا دچار اندوه و افسردگی میشوند.
گفتن منطقی کلمه "نه" گاهی اوقات نهایت صداقت و صراحت و شجاعت ما را میرساند. در نتیجه دیگران احترام بیشتری را برای ما قائل خواهند شد. به گفته کارشناسان بهترین بهانه برای "نه" گفتن میتواند امور شخصی و مراقبت از خود باشد.
برای مثال وقتی در مقابل دعوتی که برایتان جالب نیست قرار گرفتید بگویید نمی توانم دعوتت را قبول کنم اما از اینکه به فکر من بودیید واقعا سپاسگزارم.
سعی کنید در هنگام رد یک تقاضا بیش از حد وارد جزئیات نشده و توضیح ندهید. تصور نکنید باید پاسخ منفی خود را توجیه کنید. گفتن "نه" ، به برخی از درخواستهای دیگران به این معنا نیست که ما فردی تنبل و یا خودخواه هستیم. بلکه یعنی ما تعهداتی با اولویت بالاتر نسبت به درخواست مطرح شده داریم.
بعلاوه "بله" گفتن همیشه هم جایز نیست و می تواند تاثیری منفی بر سلامت ذهنمان داشته باشد. پرهیز از انجام یک سری از کارهایی که از ما خواسته می شود، میتواند برای ما وقت خالی کافی را ایجاد کند تا به علایق و کارهای عقب افتاده خودمان بپردازیم. مثلا در کلاسهای متفاوت شرکت کنیم. یا به دیدن جاهای دیدنی برویم.
راه کار مودبانه "نه" گفتن به یک تقاضا اعتماد به توانایی خود است. نپذیرفتن خودمان را مودبانه و محکم و با صراحت اعلام کنیم و از بکار بردن عبارات توجیه گرایانه و یا پوزش خواهی اجتناب کنیم. از گفتن سخنانی که نشان از عدم اطمینان ما باشد هم استفاده نکنیم.
اگر کلام ما از استحکام کافی برخوردار باشد، دیگران به خود اجازه نخواهند داد جهت ترغیب ما به انجام خواسته هایشان مجددا سعی و تلاش کنند. ما هیچ نیازی به شرح و توضیح علت عدم پذیرش خود نداریم. بعلاوه نباید نسبت به رد انجام درخواست دیگران احساس گناه کنیم بلکه باید توجه کنیم که انجام کارهایی که تمایل چندانی به انجام آن نداریم احساس بدی را در ما ایجاد می کند که باید با اعتماد به نفس و انگیزه بالا با آن مقابله کنیم و دست از کوشش بر نداریم.
گفتن "نه" همیشه برای نخستین بار ممکن است سخت و ناخوشایند باشد. اما به مرور زمان و با تمرین و ممارست آسانتر شده و دستیابی به آن سهل تر می گردد.
راضی و خوشحال کردن دیگران
بسیاری از ما به گونه ای تربیت شده و پرورش یافته ایم که دائم در تلاش هستیم تا دیگران را راضی و خوشحال نگه داریم و با نگفتن این کلمه دو حرفی فداکارانه یا شاید کمی ساده لوحانه با تصور اینکه داریم دیگران را خوشحال میکنیم خود را گرفتارِ عواقب و پیامدهای سنگین نگفتن نه یا همان گفتن بله نابجا، میکنیم.
در حالی که راههای دیگری برای راضی نگه داشتن و خوشحال کردن دیگران وجود دارد. محبت کردن، درک کردن، مشورت دادن، راهنمایی کردن، در سختیها همدم و یاور بودن، حتی یک لبخند و بسیاری راههای دیگر برای خوشحال کردن افراد وجود دارد.
هیچ نیازی نیست با بله گفتنهای کاذب، علاقه و توجه دیگران را جلب کنیم. متاسفانه بسیاری از ما میخواهیم از «نه» شنیدن فرار کنیم. ما با «نه» گفتن دیگران، احساسی برخورد میکنیم نه منطقی. وقتی کسی نمیتواند یا نمیخواهد کاری را برایمان انجام دهد یا برایش سخت است که به آنچه میخواهیم تن دهد، از او دلخور میشویم و گاهی کینه به دل میگیریم.
معلوم نیست چرا حاضر نیستیم منطقیتر باشیم. چرا میخواهیم همه چیز مطابق میل ما باشد و همه کس به دل ما راه بیایند و بدتر این که حاضریم دروغ بشنویم!
یاد بگیرید، نه بشنوید. نه شنیدن آسان است.
نه شنیدن هیچ معنایی غیر از نه شنیدن ندارد! یعنی وقتی کسی به ما نه میگوید دشمن ما نیست. قصد بدی ندارد. درحال انتقام گرفتن نیست. ما را تحقیر نکرده و توهین هم نمیکند. فقط میگوید نه. میگوید امکان انجام کاری را ندارد. همین.
وقتی نه میشنوید نه را کاملا قبول کنید.
یعنی به اطرافیانتان با گفتار و رفتارتان این پیام را بدهید که از صداقت آنها در نه گفتن سپاسگزارید. نرنجید و ناراحت نشوید. بلکه اجازه دهید در آینده هم بتوانند با شما صادق باشند.
نه گفتن طرف مقابل تان را تعمیم ندهید.
یعنی اگر یک بار کسی به شما گفت «نه»، گمان نکنید در آینده امکان بله شنیدن از او وجود ندارد و نباید هرگز از او درخواستی کنید. بلکه هر انسانی ممکن است گاهی «نه» بگوید و فقط گاهی امکان انجام دادن کاری را نداشته باشد. توانایی «نه» گفتن و «نه» شنیدن، هنرمندی و مهارت میخواهد. این هنر را بیاموزید و به فرزندان و اطرافیانتان هم بیاموزید.
مطالعه مقالات مرتبط و مشابه و مرتبط:
نه گفتن را بیاموزیم. نه شنیدن را بپذیریم - قسمت دوم